- شوریده حال
- آشفته پریشان، عاشق، مجنون
معنی شوریده حال - جستجوی لغت در جدول جو
- شوریده حال
- آشفته، پریشان حال
پیشنهاد واژه بر اساس جستجوی شما
آشفتگی پریشانی، عاشقی، جنون
پوشیده کار آنکه احوال او مخفی استظنکه احوالش آشکارا نیست نهان مخفی
آن که کارهایش در هم و برهم باشد آشفته کار
گمراه، ملحد
کسی که حالش پوشیده و پنهان است و کسی بر احوالش آگاه نیست
آشفته کار، ویژگی کسی که کارهایش درهم و برهم و نامنظم باشد
گمراه، ملحد، برای مثال چو آن دشتبانان شوریده راه / شنیدند یک یک سخن های شاه (نظامی۵ - ۹۶۰) ، بدخو